مقاله حاضر، مولفههای حرفهای مبتنی بر دانش عملی برنامه درسی برای مدرسی/آموزشگری در محیط آموزش عالی از نگاه مدرسان حوزه مطالعات برنامهدرسی را مورد کاوش و توصیف قرار داده است. دادههای مورد مطالعه بر اساس پژوهش کیفی اکتشافی و از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با 12 مدرس ح چکیده کامل
مقاله حاضر، مولفههای حرفهای مبتنی بر دانش عملی برنامه درسی برای مدرسی/آموزشگری در محیط آموزش عالی از نگاه مدرسان حوزه مطالعات برنامهدرسی را مورد کاوش و توصیف قرار داده است. دادههای مورد مطالعه بر اساس پژوهش کیفی اکتشافی و از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با 12 مدرس حوزه مطالعات برنامه درسی انجام یافته است. یافتهها نشان دادند که مدرسان مورد مصاحبه نگاه یکسانی نسبت به قلمرو برنامه درسی در آموزشگری نداشته اند. یافتهها در سه طبقه: نگاه تخصص محور، نگاه مشارکت محور و نگاه مدرس محور تفکیک شدند.
مولفههای اصلی دانش عملی برنامه درسی در سه نگاه مشتمل بر دو مولفه اصلی: آمادگی برای عمل و اقدام برای عمل برنامه درسی بوده است. اما حدود و ثغور مولفههای حرفهای مربوط به هر کدام از مولفههای اصلی در سه نگاه یکسان نبوده است. در نگاه تخصص محور، مولفههای حرفهای عمل برنامه درسی: فعلیت بخشیدن به طراحی آموزشی، ارتباط برقرار کردن و تأمل بعد از عمل را شامل شده است. در نگاه مشارکت محور، مولفههای حرفهای عمل برنامه درسی: فعلیت بخشیدن به برنامه درسی، ارتباط برقرار کردن و تأمل بعد از عمل را در برگرفته است. در نگاه مدرس محور، مولفههای حرفهای عمل برنامه درسی شامل: فعلیت بخشیدن به برنامه درسی، ارتباط برقرار کردن، تجسم، تأمل حین عمل و تأمل بعد از عمل بوده اس.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تدوین چارچوب یادگیری محیط کار است. پارادایم پژوهش کیفی است و از روش داده بنیاد استفاده شد. این پژوهش از لحاظ هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. جامعه پژوهش کلیه کارکنان و اعضای اتاق بازرگانی اهواز و اطلاع رسان ها 18 نفر هستند که به شیوه نمونه چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تدوین چارچوب یادگیری محیط کار است. پارادایم پژوهش کیفی است و از روش داده بنیاد استفاده شد. این پژوهش از لحاظ هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. جامعه پژوهش کلیه کارکنان و اعضای اتاق بازرگانی اهواز و اطلاع رسان ها 18 نفر هستند که به شیوه نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور تا رسیدن به اشباع داده ها انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری و مقوله بندی با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی اطلس تی.آی و در سه مرحله توجه، جمع آوری و تفکر استفاده شده است. جهت بررسی صحت و استحکام داده ها در پژوهش حاضر از سه معیار «مقبولیت»، «قابلیت اطمینان» و «تاییدپذیری» استفاده شد. بر اساس یافته ها، یادگیری محیط کار در پنج حیطه شامل محیط کار (برابری و عدالت، جو حاکم بر محیط کار، فرهنگ یادگیری و محیط کار حمایت کننده)، کارکنان(علاقمندی به کار و یادگیری، مسئولیت پذیری و هوش و انضباط)، مدیریت (قدرت رهبری، سواد علمی و فضایل اخلاقی)، برنامه درسی محیط کار (هدف گذاری و هدفمندی، محتوای آموزشی، توان مدرسین، نظارت و اجرا، بازخورد و اصلاح) و تعامل و تلفیق (تعامل مدیریت و کارکنان، تعامل همکاران با یکدیگر، تلفیق آموزش رسمی و تجربی، تلفیق آموزش نظری و عملی) قابل شناسایی است. پیامدهای یادگیری محیط کار شامل کارآمدی و اثربخشی سازمان، منفعت مالی، انسجام و تخصص، پیشرفت شغلی همراه با رغبت و انگیزه کارکنان می شود.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی بهسازی معلمان دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران است. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه دادهبنیاد (نوع کلاسیک) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران و دستاندرکاران در زمینه بهسازی معلمان دوره ابتدایی است که شیوه انتخا چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی بهسازی معلمان دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران است. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه دادهبنیاد (نوع کلاسیک) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران و دستاندرکاران در زمینه بهسازی معلمان دوره ابتدایی است که شیوه انتخاب آنها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 21 نفر که شامل 14 عضو هیأت علمی دانشگاه و 7 متخصص و دستاندرکار حوزه بهسازی معلمان بود، مصاحبه به عمل آمد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختارمند در طی سه مرحله رمزگذاری باز، انتخابی و نظری تحلیل و مقولهسازی شد که در قالب الگوی مفهومی بدین صورت شکل گرفت: علل و ضرورت (تحقق اهداف نظام آموزشی، بهروزرسانی قابلیتهای معلم، پیچیده و منعطف بودن نقش معلم، اصلاحگری، بالندگی معلمان و بهبود یادگیری دانشآموزان)، اصول و شرایط (معلم محوری، تداوم و پایداری، مدرسهمحوری و شغلمحوری، محتوامحوری و ابتنا بر نیازهای دانشآموزان)، مولفهها (محتوا، زمینه و فرایند)، عوامل همبسته (شخصی، محیطی، اهمیت و اولویت، کمیت و کیفیت و زمان) و نتایج یا پیامدها (معلمان، برنامهها و دانشآموزان). برای تأمین روایی و پایایی نیز از رویکرد لینکلن و گوبا شامل: قابل قبول بودن، انتقالپذیری، اطمینانپذیری و تأییدپذیری استفاده شد. در پایان نیز بر مبنای یافتهها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
پرونده مقاله
توجه به نظریات یادگیری در آموزش نقش مهمی در طراحی برنامه های درسی دارد. نظریه سازنده گرایی اجتماعی به عنوان نظریه نوین در محیط های آموزشگاهی مورد توجه برنامه ریزان است که نیازمند توجه هر چه بیشتر به شاخص های آن می باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص ها و مؤلفه ه چکیده کامل
توجه به نظریات یادگیری در آموزش نقش مهمی در طراحی برنامه های درسی دارد. نظریه سازنده گرایی اجتماعی به عنوان نظریه نوین در محیط های آموزشگاهی مورد توجه برنامه ریزان است که نیازمند توجه هر چه بیشتر به شاخص های آن می باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص ها و مؤلفه های فرهنگ یادگیری مبتنی بر نظریه سازنده گرایی اجتماعی است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی می باشند (148 مقاله) که از سال 2012 میلادی و 1390 شمسی تاکنون در مورد فرهنگ یادگیری مبتنی بر نظریه سازنده گرایی اجتماعی است که در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 33 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوا به شیوه مقولهبندی برمبنای الگوی سنتزپژوهی روبرتس استفاده شده است. جهت بررسی اعتبار یافته ها از کدگذاری مجدد یافته ها بر مبنای روش اسکات (2012) استفاده شده و ضریب توافق بین ارزشیابان 79 درصد محاسبه گردید. مؤلفه ها و شاخص های فرهنگ یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی اجتماعی در 8 بُعد، 36 محور و 124 مقوله شامل اهداف، ویژگی های فراگیران، ویژگی مربی، رویکردهای یاددهی-یادگیری، محتوا، محیط، ویژگی های ارزشیابی و عوامل مؤثر شدند.
پرونده مقاله